Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . سوپ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la sopa
/sˈopa/
غیرقابل شمارش
مونث
1
سوپ
1.La mejor sopa que sirven es de brócoli y queso cheddar.
1. بهترین سوپی که آنها سرو میکنند، سوپ بروکلی و پنیر چدار است.
کلمات نزدیک
vino espumoso
sake
licor
martini
cóctel
ensalada
postre
entrada
acompañamiento
bocadillo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان