خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بار سفر
[اسم]
le bagage
/bagaʒ/
قابل شمارش
مذکر
1
بار سفر
چمدان، ساک
1.L'étiquette d'identification est fixée au bagage.
1. برچسب شناسایی روی چمدان زده شده است.
2.Va ranger ce bagage!
2. برو بار سفر را مرتب کن!
تصاویر
کلمات نزدیک
bafouiller
bafouille
baffle
baffe
bafa
bagage cabine
bagage à main
bagagiste
bagarre
bagarrer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان