[اسم]

l'arrangement

/aʀɑ̃ʒmɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 تنظیم (موسیقی)

  • 1.Ce compositeur a fait un arrangement de ce morceau pour des guitares.
    1. این آهنگ‌ساز این قطعه را برای گیتار تنظیم کرده است.
  • 2.L'arrangement d'une chanson de Brel par un groupe de rock.
    2. تنظیم یکی از آهنگ‌های "برل" توسط یک گروه راک.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان