[اسم]

le chercheur

/ʃɛʀʃœʀ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: chercheurs] [مونث: chercheuse]

1 پژوهشگر محقق

  • 1.Une chercheuse prétend avoir trouvé un vaccin contre cette maladie.
    1. یک پژوهشگر ادعا می‌کند که واکسنی علیه این بیماری یافته است.
  • 2.Une équipe de chercheurs a fait une découverte étrange.
    2. گروهی از محققان کشفی عجیب کرده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان