[اسم]

le cheval

/ʃ(ə)val/
قابل شمارش مذکر
[جمع: chevaux] [مونث: jument]

1 اسب

  • 1.Des siècles durant, les chevaux sont au service des êtres humains
    1. در طی قرون، اسب‌ها در خدمت انسان‌ها هستند.
faire du cheval
اسب‌سواری کردن
à cheval
روی اسب
Savoir monter à cheval
چگونگی اسب‌سواری را بلد بودن
Une course de chevaux
مسابقه اسب‌سواری

2 گوشت اسب

  • 1.Avez vous déjà essayé la viande de cheval ?
    1. آیا تاکنون گوشت اسب را امتحان کرده‌اید؟!
un steak de cheval
استیک گوشت اسب

3 اسب ‌بخار

un moteur de trois cents chevaux
موتور سیصد اسب بخار
نکته chevaux
معمولاً جمع به کار می‌رود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان