Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . مبل تختخوابشو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le clic-clac
/klikklak/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: clic-clac]
1
مبل تختخوابشو
1.Allonge sur le clic-clac dans le salon.
1. روی این مبل تختخوابشو در سالن دراز بکش.
2.J'ai un clic-clac ici.
2. من اینجا یک مبل تختخوابشو دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
clergé
clerc
cleptomanie
clef
claviste
cliché
client
clientèle
cligner
clignotant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان