[اسم]

la communauté

/kɔmynote/
قابل شمارش مونث

1 اجتماع جامعه

  • 1.Ce projet aura un grand impact sur la communauté.
    1. این پروژه تاثیری مهم بر جامعه خواهد داشت.
  • 2.Nous faisons partie de la communauté française de ce pays.
    2. ما عضوی از اجتماع فرانسوی‌ها در این کشور هستیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان