[فعل]

conserver

/kɔ̃sɛʁvˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: conservé] [حالت وصفی: conservant] [فعل کمکی: avoir ]

1 محافظت کردن نگهداری کردن، حفظ کردن

  • 1.Je conserve le sucre dans une boîte sur l'étagère.
    1. من شکر را روی قفسه در یک قوطی نگهداری می‌کنم.
  • 2.Les réfrigérateurs servent à conserver la nourriture.
    2. یخچال‌ها برای محافظت کردن از مواد غذایی به کار می‌آیند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان