[فعل]

se décourager

/dekuʀaʒe/
فعل بی قاعده فعل بازتابی
[گذشته کامل: découragé] [حالت وصفی: décourageant] [فعل کمکی: avoir & être ]

1 ناامید شدن دلسرد شدن

  • 1.Je ne laisse pas la malchance me décourager.
    1. من اجازه نمی‌دهم که بدشانسی مرا ناامید کند.
  • 2.Ne te décourage pas, tu vas y arriver !
    2. دلسرد نشو، تو به آنجا خواهی رسید!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان