[اسم]

la découverte

/dekuvɛʀt/
قابل شمارش مونث
[جمع: découvertes]

1 کشف دستاورد

  • 1.On parlait d'une découverte bouleversante dans le pays, hier.
    1. دیروز، از اکتشافی تکان‌دهنده در کشور حرف می زند.
  • 2.Quelle était votre nouvelle découverte de ce voyage ?
    2. دستاورد جدیدتان از این سفر چه بود ؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان