[اسم]

le distributeur

/distʁibytœʁ/
قابل شمارش مذکر

1 دستگاه توزیع‌کننده خودکار

  • 1.Distributeur d'essence
    1. دستگاه توزیع کننده خودکار بنزین

2 توزیع‌کننده پخش‌کننده، عامل توزیع

  • 1.Distributeur de films
    1. پخش کننده فیلم

3 دستگاه خودپرداز عابر بانک

  • 1.Vous pouvez retirer de l'argent à un distributeur.
    1. شما می‌توانید از یک دستگاه خودپرداز پول بگیرید.
  • 2.Vous pouvez utiliser le distributeur.
    2. شما می‌توانید از دستگاه خودپرداز استفاده کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان