Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . دستگاه توزیعکننده خودکار
2 . توزیعکننده
3 . دستگاه خودپرداز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le distributeur
/distʁibytœʁ/
قابل شمارش
مذکر
1
دستگاه توزیعکننده خودکار
1.Distributeur d'essence
1. دستگاه توزیع کننده خودکار بنزین
2
توزیعکننده
پخشکننده، عامل توزیع
1.Distributeur de films
1. پخش کننده فیلم
3
دستگاه خودپرداز
عابر بانک
1.Vous pouvez retirer de l'argent à un distributeur.
1. شما میتوانید از یک دستگاه خودپرداز پول بگیرید.
2.Vous pouvez utiliser le distributeur.
2. شما میتوانید از دستگاه خودپرداز استفاده کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
distribuer
distrayant
distraitement
distrait
distraire
distributeur automatique
distributeur de billets
distribution
dithyrambique
diurétique
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان