[فعل]

distraire

/distʀɛʀ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: distrait] [حالت وصفی: distrayant] [فعل کمکی: avoir ]

1 سرگرم کردن سر (کسی) را گرم کردن

  • 1.Je vais vous distrair.
    1. من شما را سرگرم خواهم کرد.
  • 2.Nous sommes ici pour vous distraire.
    2. ما اینجا هستیم تا شما را سرگرم کنیم.

2 سرگرم شدن تفریح کردن (se distraire)

  • 1.Ce n'est pas le moment de se distraire.
    1. زمان سرگرم شدن نیست.
  • 2.Nous nous distrayons en regardant un film.
    2. ما خودمان را با دیدن یک فیلم سرگرم می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان