[اسم]

la distraction

/distʀaksjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 تفریح سرگرمی

  • 1.Au club, les enfants avaient des activités sportives et culturelles comme distraction.
    1. در باشگاه، بچه‌ها به عنوان سرگرمی، فعالیت‌های ورزشی و فرهنگی داشتند.
  • 2.La télévision est sa seule distraction.
    2. تلویزیون تنها تفریحش است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان