[فعل]

draguer

/dʀage/
فعل گذرا
[گذشته کامل: dragué] [حالت وصفی: draguant] [فعل کمکی: avoir ]

1 از آب بیرون کشیدن

  • 1.Draguer ces personnes en pleine mer est dangereux.
    1. از آب بیرون کشیدن این افراد از میان دریا خطرناک است.

2 تور کردن مخ (کسی را) زدن

  • 1.Jean l'a draguée dans une discothèque.
    1. "ژان" او را در یک دیسکو تور کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان