[اسم]

la drague

/dʀag/
قابل شمارش مونث

1 (عمل) تور کردن (عمل) مخ زدن

  • 1.Ce mec est le roi de la drague.
    1. این پسر استاد [شاه] مخ زدن است.
  • 2.Tu sais l'histoire de la drague sur la plage ?
    2. تو داستان تور کردن در ساحل را می‌دانی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان