Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . کم شدن
2 . مقاومت خود را از دست دادن
3 . ضعیف شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
faiblir
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
کم شدن
کاهش یافتن، فروکش کردن
2
مقاومت خود را از دست دادن
دوام نیاوردن
3
ضعیف شدن
سست شدن
تصاویر
کلمات نزدیک
faiblesse
faiblement
faible
fahrenheit
fagoter
faille
faillir
faillite
faim
fainéant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان