[صفت]

fragile

/fʀaʒil/
قابل مقایسه
[حالت مونث: fragile] [جمع مونث: fragiles] [جمع مذکر: fragiles]

1 ضعیف حساس، شکننده

  • 1.Cet enfant est très fragile.
    1. این بچه خیلی ضعیف است.
  • 2.Il a les cheveux fragiles.
    2. او موهایی حساسی [شکننده] دارد.
  • 3.J'ai l'estomac fragile.
    3. من معده حساسی [آسیب‌پذیر] دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان