[فعل]

fragiliser

/fʀaʒilize/
فعل گذرا
[گذشته کامل: fragilisé] [حالت وصفی: fragilisant] [فعل کمکی: avoir ]

1 شکننده کردن آسیب‌پذیر کردن

  • 1.Infection qui fragilise des tissus.
    1. عفونتی که بافت‌ها را آسیب‌پذیر می‌کند.
  • 2.La plante est fragilisée par l'invasion d'insectes.
    2. گیاه با هجوم حشرات شکننده شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان