[اسم]

l'indignation

/ɛ̃diɲasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 خشم عصبانیت

  • 1.Je vais quitter sans doute cette indignation.
    1. من بی‌شک این (حس) خشم را ترک خواهم کرد.
  • 2.Les gens ont exprimé leur indignation à la suite de l'incident.
    2. به دنبال این حادثه مردم خشمشان را ابراز کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان