[فعل]

injecter

/ɛ̃ʒɛkte/
فعل گذرا
[گذشته کامل: injecté] [حالت وصفی: injectant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تزریق کردن

  • 1.L'infirmière lui a injecté un sérum.
    1. پرستار یک سرم به او تزریق کرده است.
  • 2.Le docteur a injecté le vaccin dans le bras du patient.
    2. دکتر واکسن را به بازوی بیمار تزریق کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان