Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . قبول شده (در آزمون ورودی مدارس عالی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
intégré
/ɛ̃tegʀe/
غیرقابل مقایسه
1
قبول شده (در آزمون ورودی مدارس عالی)
پذیرفته شده
1.Il n'est pas intégré ici.
1. او اینجا قبول نشده است.
2.Nous pensons que tu va être intégré.
2. ما فکر میکنیم که تو قبول خواهی شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
intégrité
intégriste
intégrisme
intégrer
intégration
intéressant
intéressement
intéresser
intéressé
intérieur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان