[اسم]

le médiateur

/medjatœʀ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: médiateurs] [مونث: médiatrice]

1 واسطه میانجی

  • 1.Ce médiateur a réussi à concilier les deux parties adverses.
    1. این میانجی موفق شد دو جناح مخالف را آشتی بدهد.
  • 2.Un médiateur a aidé les deux groupes à négocier.
    2. یک واسطه دو گروه را برای مذاکره کردن یاری کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان