[اسم]

le mensonge

/mɑ̃sɔ̃ʒ/
قابل شمارش مذکر

1 دروغ

  • 1.Il a décidé de raconter un mensonge.
    1. او تصمیم گرفته است که دروغی بگوید.
  • 2.Mon fils ne raconte jamais de mensonges ; il est très honnête.
    2. پسرم هیچ وقت دروغ نمی گوید، او خیلی صادق است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان