Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . دروغ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le mensonge
/mɑ̃sɔ̃ʒ/
قابل شمارش
مذکر
1
دروغ
1.Il a décidé de raconter un mensonge.
1. او تصمیم گرفته است که دروغی بگوید.
2.Mon fils ne raconte jamais de mensonges ; il est très honnête.
2. پسرم هیچ وقت دروغ نمی گوید، او خیلی صادق است.
تصاویر
کلمات نزدیک
menottes
menotte
menhir
meneur
mener une action
mensonger
mensualité
mensuel
mensuellement
mensurations
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان