[قید]

patiemment

/pasjamɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 صبورانه با شکیبایی، با بردباری

  • 1.Elle attendait patiemment que la pluie cesse de tomber.
    1. او صبورانه انتظار می‌کشید که باریدن باران قطع شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان