[فعل]

rassembler

/ʀasɑ̃ble/
فعل گذرا
[گذشته کامل: rassemblé] [حالت وصفی: rassemblant] [فعل کمکی: avoir ]

1 (دور هم) جمع کردن

  • 1.La direction a rassemblé toute l'équipe en salle de réunion.
    1. مدیر همه‌ی گروه را در سالن اجتماعات جمع کرده است.
  • 2.Le maire a rassemblé tous les habitants du village.
    2. شهردار تمام ساکنین دهکده را دور هم جمع کرده است.

2 دور هم جمع شدن (se rassembler)

  • 1.Les manifestants se sont rassemblés place de la Nation.
    1. معترضین در میدان "نسیون" دور هم جمع شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان