[اسم]

le seau

/so/
قابل شمارش مذکر
[جمع: seaux]

1 سطل

  • 1.Il a apporté un seau d'eau à son cheval.
    1. او یک سطل آب برای اسبش آورده است.
  • 2.J'ai dû racheter un seau parce que le mien était percé au fond.
    2. من باید دوباره یک سطل می‌خریدم چون مال من [سطل من] تهش سوراخ بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان