[صفت]

secondaire

/səɡɔ̃dˈɛʁ/
قابل مقایسه

1 فرعی درجه دو

  • 1.Ne jouer qu'un rôle secondaire
    1. تنها نقش درجه دو بازی کردن

2 جانبی

  • 1.. Effets secondaires d'une réaction chimique
    1. تاثیرات جانبی یک واکنش شیمیایی
  • 2.Enseignement secondaire
    2. آموزش جانبی

3 ثانویه

  • 1.Le marché secondaire
    1. بازار ثانویه

4 (آموزش) متوسطه

  • 1.Aprèe le secondaire vous pouvez aller au collège.
    1. بعد از آموزش متوسطه می‌توانید کالج بروید.

5 (دوره)میانه‌زیستی مزوزوئیک

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان