[اسم]

la trace

/tʀas/
قابل شمارش مونث

1 اثر رد، نشان

  • 1.Disparaître sans laisser de traces.
    1. بدون به جا گذاشتن ردی ناپدید شدن.
  • 2.Il y a des traces de pneus sur la terre.
    2. آثار تایر روی زمین است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان