Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . نردبان ترقی
2 . شیب تند (مخصوص مسابقات اسکی پرش)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le tremplin
/tʀɑ̃plɛ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
نردبان ترقی
1.Pensez-y comme un tremplin pour accomplir votre travail.
1. برای به انجام رساندن کارت به این (مسئله) مانند یک نردبان ترقی فکر کنید.
2.Ses relations lui ont servi de tremplin pour trouver du travail.
2. روابط آنها برای پیدا کردن کار برایشان مانند نردبان ترقی بود.
2
شیب تند (مخصوص مسابقات اسکی پرش)
تصاویر
کلمات نزدیک
tremper
trempe
trembloter
trembler comme une feuille
trembler
trempé
trentaine
trente
trente-cinq
trente-et-un
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان