خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیروی کردن
[فعل]
أَطَاعَ
فعل گذرا
1
پیروی کردن
اطاعت کردن
1.أَطَاعَهُ كَثِيرٌ مِنَ الأُمَمِ وَ اسْتَقْبَلُوهُ لِعَدَالَتِهِ.
بسیاری از ملتها از او پیروی کردند و بهخاطر عدالتش به پیشواز او رفتند.
2.أَنَا أَطِيعُ رَبِّي دَائِماً.
من همیشه از پروردگارم اطاعت میکنم.
کلمات نزدیک
بلغ
سمك القرش
ضعف
أرشد
أدى
اغتنم
خرب
أرضع
أعلى
أنفق
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان