1 . نجات دادن
[فعل]

أَنْقَذَ

فعل گذرا

1 نجات دادن

  • 1.أَنْقَذَ وَالِدِي، أَطْفَالِي مِنَ الحَرِيق.
    پدرم، فرزندانم را از آتش نجات داد.
  • 2.أَنْقَذَنِي مِنَ الغَرْقِ فِي البَحْر.
    او مرا از غرق‌شدن در دریا نجات داد.
  • 3.مَنْ أَنْقَذَكَ؟
    چه‌کسی شما را نجات داد؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان