خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آنگاه
[حرف ربط]
إِذْ
1
آنگاه
1.ذَهَبْتُ لِأَنْ أُسَاعِدَهُ إِذْ قَالَ لِي عَنِ المَشَاكِل.
آنگاه که از مشکلات به من گفت، برای کمک کردن به او رفتم.
2.زُرْتُ مَرْيَم إِذْ كَانَتْ مَرِيضَة.
آنگاه که مریم مریض بود، با او دیدار کردم.
کلمات نزدیک
أداء
مخزن
كشف
قاطع الرحم
غضبان
أصاب
فريق
انكسر
بغتة
حرب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان