1 . آن‌گاه
[حرف ربط]

إِذْ

1 آن‌گاه

  • 1.ذَهَبْتُ لِأَنْ أُسَاعِدَهُ إِذْ قَالَ لِي عَنِ المَشَاكِل.
    آن‌گاه که از مشکلات به من گفت، برای کمک کردن به او رفتم.
  • 2.زُرْتُ مَرْيَم إِذْ كَانَتْ مَرِيضَة.
    آن‌گاه که مریم مریض بود، با او دیدار کردم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان