خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناگهان
[قید]
بَغْتَةً
غیرقابل مقایسه
1
ناگهان
1.أَحَدُ الطُّلَّاب تَرَكَ الصَّفَّ بَغْتَةً.
دانشآموزی ناگهان از کلاس خارج شد.
2.صَرَخَ أَحَدُهُمْ بَغْتَةً: أُنْظُرُوا إِلَيَّ.
ناگهان یکی از آنان فریاد کشید: به من نگاه کنید.
کلمات نزدیک
انكسر
فريق
أصاب
إذ
أداء
حرب
دخان
صين
عصف
فرج
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان