خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پراکنده شدن
[فعل]
تَفَرَّقَ
فعل ناگذر
1
پراکنده شدن
1.تَفَرَّقَ المُتَظَاهِرُون بِهُدُوء.
معترضین بیسروصدا پراکنده شدند.
2.كُلُوا جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا، فَإِنَّ البَرِكَةَ مَعَ الجَمَاعَةِ.
همگی بخورید و پراکنده نشوید، پس همانا برکت با جماعت است.
کلمات نزدیک
أمسك
فلم
أخلص
أجرى
جرى
ورث
تراحم
تناجى
استغفر
ينبوع
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان