خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . احتیاط کردن
2 . هشدار دادن
[فعل]
حَذِرَ
فعل گذرا و ناگذر
1
احتیاط کردن
مراقب بودن، دوری کردن، پرهیز کردن
1.أَخِي، اِحْذِر السَّائِقِين المُتِوَتِّرِين أَثْنَاءَ القِيَادَة.
برادرم، هنگام رانندگی از رانندگان عصبی دوری کن.
2.اِحْذِرْ يَا عَزِيزِي.
عزیزم احتیاط کن.
3.رَجَاءً اِحْذِرْ مَتَى تُسَافِر وَ أَنْتَ وَحِيد.
خواهشاً هنگام مسافرت وقتی تنها هستید، مراقب باشید.
[فعل]
حَذَّرَ
فعل گذرا
1
هشدار دادن
برحذر داشتن
1.كَمْ مَرَّةٍ حَذَّرْتُكُمْ مِن اللَعِبِ بِالنَّارِ!
چند بار شما را از بازی با آتش برحذر داشتهام!
2.هَلْ نَسِيتَ؟ لَقَدْ حَذَّرْتُكَ مِنْ قَبْل!
آیا فراموش کردی؟ من قبلاً به تو هشدار دادهام!
کلمات نزدیک
شارك
ناقش
قابل
عجب
ساعد
تابع
خفى
راهن
أطعم
هدد
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان