1 . ساق پا 2 . رانندگی کردن
[اسم]

سَاق

قابل شمارش مذکر
[جمع: سِيقَان]

1 ساق پا

  • 1.الحَمْدُلله لَمْ أَفْقِد سَاقِي.
    الحمدلله ساق پایم را از دست ندادم.
[فعل]

سَاقَ

فعل ناگذر

1 رانندگی کردن

  • 1.مُحَمَّد يَسْتَطِيعُ أَنْ يَسُوقَ السَّيَّارَة.
    محمد می‌تواند با ماشین رانندگی کند.
  • 2.مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يَسُوقُ السَّيَّارَةَ فِي ذَلِكَ الوَقْتِ؟
    چه‌کسی از شما در آن هنگام با ماشین رانندگی می‌کرد؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان