خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ساق پا
2 . رانندگی کردن
[اسم]
سَاق
قابل شمارش
مذکر
[جمع: سِيقَان]
1
ساق پا
1.الحَمْدُلله لَمْ أَفْقِد سَاقِي.
الحمدلله ساق پایم را از دست ندادم.
[فعل]
سَاقَ
فعل ناگذر
1
رانندگی کردن
1.مُحَمَّد يَسْتَطِيعُ أَنْ يَسُوقَ السَّيَّارَة.
محمد میتواند با ماشین رانندگی کند.
2.مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يَسُوقُ السَّيَّارَةَ فِي ذَلِكَ الوَقْتِ؟
چهکسی از شما در آن هنگام با ماشین رانندگی میکرد؟
کلمات نزدیک
يد
ذراع
صدغ
منخر
لسان
ركبة
قدم
بطن
سرة
ثدي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان