خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرواز کردن
[فعل]
طَارَ
فعل ناگذر
1
پرواز کردن
1.جَدِّي طَارَ بِإِحْدَى هَذِه الطَّائِرَات.
پدربزرگم با یکی از این هواپیماها پرواز کرد.
2.لَمَّا اِقْتَرَبَ مُحَمَّد مِنَ الشَّجَرَة، طَارَ العُصْفُورُ.
وقتی محمد به درخت نزدیک شد، پرنده پرواز کرد.
کلمات نزدیک
سقط
قتل
سرق
وجد
وضع
إختار
أطلق النار
دخن
بدين
مرح
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان