خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عبور کردن
2 . از راه
[فعل]
عَبَرَ
فعل گذرا و ناگذر
1
عبور کردن
1.عَبَرَ السَّابِحُ النَّهْرَ.
شناگر از رودخانه عبور کرد.
2.نَحْنُ اِسْتَطَعْنَا أَنْ نَعْبِرَ.
ما توانستیم عبور کنیم.
3.هَلْ عَبَرْتَ بِسُهُولَة؟
آیا به آسانی عبور کردی؟
[حرف اضافه]
عَبْرَ
1
از راه
از طریق
1.تَعَال لِنَتَكَلَّم عَبْرَ الهَاتِف.
بیا از طریق تلفن صحبت کنیم.
2.وَجَدَ وَظِيفَة جَدِيدَة عَبْرَ تَعَلُّم اللُّغَة الجَدِيدَة.
او با یادگیری زبان جدید، شغل جدیدی پیدا کردهاست.
کلمات نزدیک
حفظ
حزن
قال
حد
قطع
جو
إله
فرح
لبس
نسي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان