خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پناه آوردن
[فعل]
لَجَأَ
فعل ناگذر
1
پناه آوردن
پناه بردن
لَجَأَ إِلَى
پناه آوردن
1. رَأَيْتُ غَارَ ثَورٍ الَّذِي لَجَأَ إِلَيْهِ النَّبِيُّ فِي طَرِيقِ هِجْرَتِهِ إِلَى المَدِينَةِ المُنَوَّرَةِ.
1. من غار ثور را که پیامبر در راه هجرتش به مدینه منوره به آن پناه برد را دیدم.
2. عَادَةً مَا يَلْجَأُ الرَّاعِي إِلَى مَغَارَةٍ.
2. معمولا آن چوپان به غاری پناه میبرد.
کلمات نزدیک
زار
تعبد
اشتاق
آلم
إقامة الوجه
قمة
سعي
مشهد
رمي الجمرات
أماه
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان