خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازی کردن
[فعل]
لَعِبَ
فعل ناگذر
1
بازی کردن
1.تَعَال لِنَلْعَب مَعاً.
بیا با هم بازی کنیم.
2.نَحْنُ نُرِيدُ أَنْ نَلْعَبَ فِي سَاحَةِ المَدْرَسَة.
ما میخواهیم در حیاط مدرسه بازی کنیم.
3.هَلْ تَلْعَبُ مَعَ أَطْفَالك؟
آیا با کودکانت بازی میکنی؟
کلمات نزدیک
نام
كتب
لف
ضرب
سبح
غسل
نظف
قرأ
ضغط
رمى
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان