خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انبار
[اسم]
مَخْزَن
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مَخَازِن]
1
انبار
1.التَّدْخِينُ فِي هَذَا المَخْزَن مَمْنُوع.
سیگارکشیدن در این انبار ممنوع است.
2.عِنْدِي أَخْشَابٌ كَثِيرَةٌ فِي المَخْزَنِ.
من چوبهای زیادی در انبار دارم.
3.كَانَ المَخْزَنُ مَلِيئاً بِالْبَضَائِع.
انبار پر از کالا بود.
کلمات نزدیک
كشف
قاطع الرحم
غضبان
عجز
عدو
أداء
إذ
أصاب
فريق
انكسر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان