خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باحال
2 . با ناز و غرور
[صفت]
مَرِح
قابل مقایسه
1
باحال
سرمست، بسیار شاد
1.إِنَّهَا مَرِحَة لِلْغَايَة.
او خیلی دختر باحالی است.
[اسم]
مَرَح
غیرقابل شمارش
مذکر
1
با ناز و غرور
شادمانه و با ناز و خودپسندی
1.وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ.
متکبرانه روی از مردم برمگردان، و در زمین با ناز و غرور راه مرو، همانا خدا هیچ خودپسند فخرفروش را دوست ندارد.
کلمات نزدیک
بدين
دخن
أطلق النار
إختار
طار
رصين
مذنب
دموي
أخذ
حمل
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان