خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منتقل کردن
2 . حملونقل
[فعل]
نَقَلَ
فعل گذرا
1
منتقل کردن
منتقل شدن، انتقال داده شدن
1.تَنْقُلُ الشَّاحِنَةُ خَشَباً.
آن کامیون چوب را منتقل میکند.
2.كَيْفَ يُنْقَلُ النِّفْطُ وَ إِلَى أَيْنَ؟
نفت، چگونه و به کجا انتقال داده میشود؟
3.نُقِلَتْ إِلَى العَرَبِيَّةِ أَلْفَاظٌ فَارِسِيَّةٌ كَثِيرَةٌ بِسَبَبِ التِّجَارَةِ.
کلمات فارسی بسیاری بهدلیل بازرگانی به زبان عربی منتقل شد.
[اسم]
نَقْل
غیرقابل شمارش
مذکر
1
حملونقل
انتقال
اَفْضَل شَرِكَات نَقْل السَّيَّارَات دَاخِل السُّعُودِيَّة
بهترین شرکتهای حملونقل خودرو در عربستان سعودی
کلمات نزدیک
نطق
معرب
دخيل
تغير
بين
وفقا
ضم
صراع
سيرة
أحضر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان