خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ایستاده
[صفت]
وَاقِف
قابل مقایسه
1
ایستاده
1.إِنَّنِي وَاقِف عَلَی مِنَصَّة.
من روی سکو ایستادهام.
2.لِمَاذَا أَنْتَ وَاقِف؟ تَسْتَطِيعُ أَنْ تَجْلِسَ هُنَا.
چرا ایستادهای؟ میتوانی اینجا بنشینی.
کلمات نزدیک
كاتب
سمكة حجرية
نا
يئس
هجم
جالس
استلقى
بيع
بصر
مائدة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان