خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرسیدن
[فعل]
abfragen
/ˈapˌfʁaːɡn̩/
فعل گذرا
[گذشته: fragte ab]
[گذشته: fragte ab]
[گذشته کامل: abgefragt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
پرسیدن
سوال کردن
1.ich fragte ihm lateinische Vokabeln ab
1. من از او واژگان لاتینی را پرسیدم.
2.Wir können die Ergebnisse direkt abfragen.
2. ما میتوانیم نتیجهها را مستقیم بپرسیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
abfolge
abfluss
abflugzeit
abflug
abfließen
abfuhr
abfällig
abfärben
abführen
abführmittel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان