خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خارج از دادگاه
[صفت]
außergerichtlich
/ˈaʊ̯sɐɡəˌʁɪçtlɪç/
غیرقابل مقایسه
1
خارج از دادگاه
1.Dank außergerichtlicher Streitschlichtung wurde ein Gerichtsverfahren vermieden.
1. بهیمن میانجیگری خارج از دادگاه، از روند دادرسی خودداری شد.
2.Die vier weiteren Angeklagten hätten sich außergerichtlich mit der Frau geeinigt.
2. چهار متهم دیگر، خارج از دادگاه با آن زن به توافق رسیدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
außerdem
außer betrieb
außer acht lassen
außer
außenseiter
außergewöhnlich
außerhalb
außerordentlich
außerstande
avantgarde
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان