1 . قیچی کردن
[فعل]

ausschneiden

/aʊsʃnaɪdən/
فعل گذرا
[گذشته: schnitt aus] [گذشته: schnitt aus] [گذشته کامل: ausgeschnitten] [فعل کمکی: haben ]

1 قیچی کردن با قیچی درآوردن، بریدن

مترادف و متضاد abtrennen schneiden
  • 1.eine Annonce aus der Zeitung ausschneiden
    1. یک آگهی را از روزنامه با قیچی درآوردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان