خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قیچی کردن
[فعل]
ausschneiden
/aʊsʃnaɪdən/
فعل گذرا
[گذشته: schnitt aus]
[گذشته: schnitt aus]
[گذشته کامل: ausgeschnitten]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
قیچی کردن
با قیچی درآوردن، بریدن
مترادف و متضاد
abtrennen
schneiden
1.eine Annonce aus der Zeitung ausschneiden
1. یک آگهی را از روزنامه با قیچی درآوردن
تصاویر
کلمات نزدیک
ausschmücken
ausschluss
ausschließlich
ausschließen
ausschlaggebend
ausschnitt
ausschreiben
ausschreibung
ausschreitungen
ausschuss
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان