خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمیسیون
[اسم]
der Ausschuss
/ˈaʊ̯sʃʊs/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Ausschüsse]
[ملکی: Ausschusses]
1
کمیسیون
انجمن
1.Der Ausschuss hat in der Firma eine beratende Funktion.
1. انجمن در شرکت کارکردی مشورتی دارد.
2.Der Ausschuss überlegt, ob eine Revision des Gesetzes notwendig ist.
2. کمیسیون سنجید که آیا بازبینی قوانین ضروری است.
تصاویر
کلمات نزدیک
ausschreitungen
ausschreibung
ausschreiben
ausschnitt
ausschneiden
ausschweifend
ausschweifung
ausschütten
aussehen
aussicht
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان