خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دکتر
[اسم]
der Doktor
/ˈdɔktoːɐ̯/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Doktoren]
[ملکی: Doktors]
1
دکتر
پزشک
1.Der Doktor muss sofort kommen.
1. دکتر باید بلافاصله بیاید.
2.Ist Frau Dr. Müller da?
2. آیا خانم دکتر "مولر" اینجاست؟
3.Meine Tochter ist krank. Wir gehen zum Doktor.
3. دختر من مریض است. ما به دکتر میرویم.
کاربرد واژه Doktor بهمعنای دکتر
در زبان آلمانی هم مشابه فارسی از اصطلاح Doktor یا دکتر برای اشاره به یک پزشک اشاره میشود. Doktor فردی است که در دانشگاه پزشکی خوانده و برای درمان افراد مدرک دریافت کردهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
dohle
dogmatisch
dogma
dogge
dock
doktorarbeit
doktortitel
doktrin
doku-soap
dokument
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان