خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ورق زدن
[فعل]
durchblättern
/dʊʁçˈblɛtɐn/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: blätterte durch]
[گذشته: blätterte durch]
[گذشته کامل: durchgeblättert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
ورق زدن
مرور کردن
1.Im Wartezimmer blätterte ich drei Zeitschriften durch.
1. من سه مجله را در اتاق انتظار ورق زدم.
2.Sie blätterte das Fotoalbum schnell durch.
2. او به سرعت آلبوم عکس را ورق زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
durchzählen
durchzug
durchziehen
durchwählen
durchwahlnummer
durchfallen
durchschreiten
durchstreichen
durst
durstig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان